تجربه من


tata@gmail.com | 0 سپاس شده | 5 پست
1403/04/24 03:32

از ۸ سالگی تک پسرم با چیزای جدیدی روبرو شدم

الان که دارم این مطلبو مینویسم ۱۲ سالشه

بیکاری شوهرم، اختلاف با خانواده شوهرم، فوت پدرم، کرونا و قرنطیه 

بهش که فکر میکنم سختمه باور کنم ازین گردباد و سیل بلا زنده بیرون اومدم!

شبا کابوس روزا کابوس

خواب و بیدارم توی کابوس بود

پسرم نفسم همه امید زندگیم شروع کرد به رفتارای عجیب نشون دادن

شب ادراری که اصلا سابقشو نداشت

از مشاور وقت گرفتم گفت بیاید بازی درمانی

پسرم ارتباط نگرفت 

رفتم پیش روانپزشک قرص داد دلم نیومد پسرم توی این سن قرص و دارو اعصاب بخوره

آنلاین از کانون وقت گرفتم

برام تست آنلاین فرستادن انجام دادم و وقت تعیین کردن و لینک جلسه رو دادن و صورتحسابو که دیدم برق از سه فازم پرید

با ورشکستگی و شوهر بیکار و شرایط مالی خراب بعد کرونا اصلا پولشو نداشتم و منصرف شدم

با چند نفر از مامانای همکلاسی پسرم مشورت کردم ببینم مشاوره پیش کی میرن و یکیو به توصیه یکی از مامانا انتخاب کردمو رفتم مشاوره و دو سال مارو بردن و آوردن هیچی به هیچی 

نه چیزی بمن میگفتن که توی جلسه با پسرم باهاش چیکار میکنن چی یادش میدن روی چه موضوعی کار میکنن

خیلی نادون بودم و الان میفهمم 

خواستم از تجربه‌م بگم که کسایی مثل منن بدونن

شرایط پسرم بدتر شد

دیدن یه چیزایی توی خونه که واقعا منو می‌ترسوند

از ترس شبا نمیرفت دستشویی

میگفت یکی زیر تختمه توی کمده توی راهروه

بردمش روانپزشک این دفعه آسنترا داد

دیگه قبول کردم قرص بخوره و گفتن افسردگی گرفته

حال خودمم تعریفی نداشت اما کسی بمن توجهی نمیکرد

بعد از یک هفته قرص خوردن دیگه عوارض دار‌و غیرقابل تحمل شده بود اما دکترش گفت تا دو هفته ادامه بدیم بعد اگه عوارض بهتر نشد یه فکری میکنن..

یک ماه دارو خورد بچه‌م چقدر اذیت شد

چقدر هزینه مشاور و روانپزشک دادم توی این دوسال خدا می‌دونه

یه روز بخاطر افت درسی مدرسه خواستمون

معلمش بعد از کلی داستان که چقدر پسرم منزوی شده زود جوش میاره توی کلاس فعال نیست دعوا میکنه گریه میکنه فحش میده و هزار تا داستان دیگه گفت ببرش پیش مساور

گفتم میبرم

خلاصه کلام اینکه کانون آترینا رو معرفی کرد و گفت سرچ کنم و وقت بگیرم

وقتی یادم اومد دو سال قبل بخاطر ویزیت نیومدم پشتم لرزید

اومدم باز وقت گرفتم

دوباره تست دادم چون گفتن تست دو سال قبل که دادم، دیگه اعتبار نداره

وقت مصاحبه و ارزیابی دادن

مرکزشون اندرزگو بود الان اومدن تجریش

 رفتیم حضوری اونجا و ویزیت شدیم با دکتر صالحی پور

تجویز گرفتیم و اون روز شد قدم اول تغییر شرایط پسرم

خسته بودم ناامید بودم

چقدر بهم اطلاعات دادن چقدر بهم توجه کردن احساس کردم اینجا با بقیه فرق داره

هفته بعد یه آقایی از پشتیبانی کانون باهام تماس گرفت و ایشون چقدر دلسوزانه پیگیری کرد که آزمایش خون دادیم یا نه؟ حالمون چطوره و .. 

این توجه و پیگیری بهم انگیزه داد ادامه بدم و چقدر خوشحالم که بهترین تصمیم زندگیم شد و پسرمو به حال خوب برگردوند

آزمایشا و تستایی که گفته بودنو دادیم

تمام سابقه دارویی پسرم چک شد و جلسات مشاوره‌شو با کانون شروع کردیم

برای منم مشاوره تجویز کرده بودن که اونم شروع کردم..

الان بعد از دو سال و خورده‌ای ارتباط با کانون، حال ما خوب است 

چقدر حال من بد بود و فقط کانون با متخصصای عالی و ارزیابی و تشخیص دقیق دکتر صالحی‌پور و مدیریت بی‌نظیر مجموعه مهندس مشک‌آبادی اینو فهمید و به دادمون رسید..

پشتیبانی فوق‌العا‌ده

نکته سنجی متخصصا

کاش از همون اول همینجا میومدم که خب جلو ضررو هرجا بگیری منفعته و برای خانواده من که عالی پیش رفت.

حال ما که بهتر شد شوهرم هم جون تازه گرفت

اونم اومد مشاوره

کار جدیدش هم داره خوب پیش میره اگه باز یه سونامی دیگه مثل کذونا نیاد 😂 

پسرم علایمش کاملا قطع شده الان فقط ماهی یک بار جلسه مشاوره داره گاهیم دو ماه یکبار

هر سال تست روانشناسی مناسب سن جدیدشو ازش میگیرن و ضمیمه پرونده‌ش میکنن

الانم ترم ۲ مهارتهاشه توی کانون

تصمیم دارم بازم از تجربم از کانون بگم و همینجا هر از گاهی بنویسم امیدوارم کسی بخونه و استفاده کنه

اگر پیاممو خوندی برام چیزی بنویس 

بهم انگیزه و سمت و سو میدی برای نوشتن

ممنونم از تو و ممنون از کانون ❤️

مورد علاقه پسندیدم نقل قول
گزارش تخلف

Top