امروز قراره شخصی رو از نزدیک ببینم که نتنها به عنوان یک
روانشناس کودک و نوجوان در کارش بسیار موفق ، بلکه تونسته دانش،صبوری و پشتکارش رو
در زندگی خصوصیش هم داشته باشه و این دلیل ترغیب کننده دیدار امروز ماست.
چون امروز یکشنبه هست و آنییا هر هفته یکشنبه صبح به کلیسا
میره ، قرارمون رو در کافه ای بسیار زیبا و گرم نزدیک به کلیسا ست کردیم.
دوست داشتم سکوت کنم تا اون بیشتر صحبت کنه، بعد از خوش و بش و تعریف از
منطقه بسیار رویایی کالیتال ، بحث رو با صحبت در خصوص سبک روانشناسی رایج در کشورمون
ادامه دادیم.
آنییا توضیح میداد که آلمان بطور کلی چقدر با کمبود روانشناس
مواجهه و مراجعینشون خصوصا کودک و نوجوان مدتها منتظر وقت خالی برای روانشناس مربوطه
میشن، دلیلش هم خروجی دانشگاهها در این رشته است و هرکسی نمیتونه با موفقیت از دانشگاه
فارغ التحصیل بشه.
من هم توضیح دادم که روانشناسی علمی به سرعت در ایران درحال
رشده و با افتخار هم دانش مردم نسبت به مراجعه به روانشناس و هم تخصص روانشناسهامون
در سالهای اخیر روند صعودی داشته.
از آنییا در رابطه با مشکلات رایج نوجوانان آلمانی جویا شدم
و متوجه شدیم که تماما مشکلات و معضلات مشترک اند بین دوکشور و تفاوت فرهنگی یا جغرافیایی
نقش بسیار کمرنگی بر این قشر داشته.
اما جذاب ترین بخش صحبت های ما زمانی بود که در رابطه با
روش های درمانی صحبت کردیم، چراکه متوجه شدم بخش زیادی از روشهایی که بکار میگیرند
بر تقویت مهارت متمرکز بود تا درمانهای دارویی و بالینی، معتقد اند که اگر نوجوانی
دچار ضعف یا مشکلی در زمینه ای هست بمعنی وجود ضعف در مهارت خاصی ست و نه لزوما اختلال
روانشناختی که البته بجز مواردی که تشخیص دیزاوردر داده میشه و میبایست تحت درمانهای
روانپزشکی قرار بگیرند.
خوشحال شدم از اینکه من هم در ایران به اهمیت این مسئله توجه
کردم و براش تدارکات علمی دیدم، از 4H گفتم و اینکه نسخه بومی شدش رو در ایران اجرا
میکنم که بسیار باعث تعجب و البته تمجید و تشویق آنییا قرار گرفت،انقدر که به خودمون
و روانشناسی ایرانی بالیدم و احساس غرور کردم.
انقدر بحثمون جذاب شد که متوجه گذشت زمان نشدیم و به خودمون
اومدیم دیدیم دوساعت و نیم در کافه ایم و اهل خانه منتظر، پس به ناچار صحبت رو قطع
کردیم اما از طرف آنییا برای دو روز بعد دعوت شدم به مطبشون که هم بیشتر صحبت کنیم
و هم ابزار کارشون رو از نزدیک ببینم.
مطب یا دفتر کار آنییا در شهر کوچکی نزدیکی شهر محل زندگیشون
بود که تقریبا نیم ساعت فاصله داشت، بعد از لذت بردن از طبیعت مسیر، رسیدیم به مطب
آنییا که یک واحد از آپارتمان مسکونی بود، بسیار سبز، گرم و پر انرژی
موردی که توجهم رو جلب کرد این بود که در مطب هیچ شخص دیگری
مشغول بکار نبود،مراجعین بدون نیاز به منشی کارهای لازم رو انجام میدادند.
بعد از استقبال پرمهر و خوش و بش ها، من که هیجان زده بودم
از تکنیک مورد استفادشون، خواستم که ابزار رو از نزدیک ببینم، بسیار جالب بود که بیشتر
تکنیک ها و فعالیت ها بصورت بومی شده در ایران هم وجود داره. با افتخار از فعالیت های
کانون و برنامه های 4H گفتم و از آنییا دعوت کردم که در ایران میزبانی گرمی خواهیم
داشت.
تو مسیر برگشت، خوشحال بودم، به این فکر میکردم که برخلاف القای اجتماعی، دانش روانشناسی در ایران پیشرفت قابل توجهی داشته و هم پای اروپایی ها در حال پیشروی هستیم و از طرفی به مسیری که انتخاب کردیم برای رواج آموزش های 4H اطمینان بیشتری پیدا کردم و تصمیم گرفتم جدی تر و محکم تر از قبل برای ترویج این آموزش در کل ایران تلاش کنم.
الناز صالحی پور
با مرکز روانشناسی آترینا در تماس باشید و با شرکت در کارگاه های ویژه نوجوانان (آموزش مهارتهای زندگی بر اساس متد 4H) و کارگاه های ویژه والدین نوجوان (فرزندپروری نوجوان و ..) ، از دیدن تغییرات مثبت لذت ببرید.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09196510590 و 02122684075 در تماس باشید.