یک ارتباطِ خانوادگیِ سالم و موفق، ارتباطی است که در آن اعضای خانواده بتوانند فکرها، احساسات و نیازهای خودشان را بیان کنند و همچنین بتوانند موقعیت طرف مقابل را در نظر بگیرند و نسبت به افکار، احساسات و نیازهای او حساس باشند. علاوه بر این، توانایی گفت و گو برای حل اختلافات و ارائۀ راه حل های سازنده نیز مهم است.
برقراری چنین ارتباطی یک مهارت است و نیاز به یادگیری و تمرین دارد.
ابتدا نگاهی به انواع سبک های ارتباطی داشته باشیم:
1-سلطه پذیری
2-سلطه گری
3-پرخاشگری
4-قاطعیت
به نظر شما این سبک ها چه تعریفی دارند؟ شما در برخورد با نوجوان خود معمولا از کدام سبک استفاده می کنید؟ کدام سبک برای ارتباط با نوجوان مناسب تر است؟
ویژگی های یک ارتباط سالم:
1-شنوندۀ دقیق باشیم
2-سوال¬های به جا بپرسیم
3-حرف¬هایمان را به صورت روشن و خلاصه بیان کنیم.
4-احساسات طرف مقابل را به او انعکاس دهیم.
پیشنهادات
•از به کار بردن کلمات قضاوت آمیز و اصطلاحات دوپهلو با نوجوان خودداری کنید. اینها کلمات تند و تیزی هستند، کلماتی که حاکی از معیوب بودن فرزند نوجوان تان است، کلماتی مانند "کامل تلاش نکردی... رفتار بچه¬گانه... همکاری نکردی ... رفتار خودخواهانه... مثل همیشه بی¬فکری... "، این عبارات احساس ارزشمندی او را مورد حمله قرار داده و به آن لطمه می¬زنند. بنابراین در یک رابطۀ صمیمی جایی ندارند.
•از برچسب زدن کلی بپرهیزید. برچسب زدن های کلی در واقع زیر سوال بردن هویت کلی فرزند نوجوانتان است، چیزهایی مثل «کودن، خودخواه، تنبل، بی مصرف، بدجنس، شیطان و خنگ». توجه داشته باشید این نوع برچسب زدن¬ها نه رفتار فرزندتان بلکه کل شخصیت او را زیر سوال می¬برند؛ و حاکی از این پیام هستند که او بد است، نه فقط در این موقعیت بلکه همیشه. هنگامی که این برچسب¬های کلی را به او می¬زنید، نتیجه از بین رفتن اعتماد، صمیمیت و نزدیکی است.
•از پیامهای «تو» که سرزنشگر و اتهام آمیز است، پرهیز کنید. «تو هیچ وقت به موقع به خونه نمیای... تو هیچ وقت به حرفم گوش نمی¬دی... تو با همه کارهات اعصاب منو خورد می کنی». جوهرۀ اصلی پیام «تو» به طور ساده این است: «من ناراحت هستم و تو باعث آن هستی». و معمولاً معنای ضمنی پیام «تو» این است که: «تو بد و خطاکار هستی، که این کار را با من کردی». ببینید که چگونه پیام «تو» نقطه مقابل پیام «من» است:
پیام «تو»: تو همیشه با کمک نکردن به من، خسته ام می کنی.
پیام «من»: وقتی تو به من هیچ کمکی تو کارا نمی کنی، من خسته می شم و احساس غمگینی می کنم.
پیام «تو»: تو با این طرز حرف زدنت منو داغون می¬کنی.
پیام «من»: وقتی حرفای زشت می¬زنی احساس خیلی بدی به من دست می¬ده و غصه می¬خورم.
4- از پرداختن به گذشتۀ خیلی دور پرهیز کنید. ارتباط سالم بر موضوع کنونی متمرکز است، ولی ارتباط ناسالم بیشتر به مسائل گذشته می پردازد. «تو هفته قبل و یک ماه قبل در خانه مادربزرگ هم این کار را با من کردی، موقع سال تحویل هم همین حرف رو زدی ». پیام این است: «تو بدی، تو همیشه این عیب را داشتی و اصلاً بهتر نمی شوی». قاعدۀ کلی که باید از آن پیروی کنید این است: وقتی عصبانی هستید هرگز مسائل گذشته دور را مطرح نکنید. چون عصبانیت بیشتر از آن که به روشن سازی مسائل کمک کند، شما را به مسائل گذشته معطوف می سازد.
5- از مقایسۀ منفی خودداری کنید. ارتباط سالم باعث می شود فرزند نوجوان تان دربارۀ خودش احساس بدی نداشته باشد. هدف ارتباط سالم، کمک کردن به همدیگر است نه صدمه زدن. این نوع ارتباط بیشتر بر حل و فصل مسائل تاکید دارد نه بر طرد کردن. مقایسه های منفی هرگز چیزی را حل نمی کنند. چون کارکرد اصلی آن ها تنبیه و حمله است.
6- از تهدید کردن بپرهیزید. پیام اساسی در تهدید این است: تو بد هستی و من می خواهم تو را تنبیه کنم. «اگر به خانۀ دوستت بروی، انتظار نداشته باش که وقتی برگشتی دیگه باهات حرف بزنیم...». پیام «تو بد هستی» به اندازۀ کافی دردناک است، اما قصد عمدی برای صدمه زدن، به¬مراتب برای رابطۀ شما مخرب تر است.
7- به جای حمله کردن با احساساتتان، آنها را توصیف کنید. وقتی احساساتتان را توصیف می کنید از کلمات تصریح کننده برای قابل فهم کردن آن احساسات، استفاده کنید. «من ناراحت و غمگین هستم.... من بیشتر احساس ناراحتی می کنم....» به خاطر داشته باشید که توصیف هیجان، مستقیماً آن را مشخص می کند. حمله کردن با احساسات خود به معنای استفاده از عواطف خود به¬عنوان سلاح است. صدایتان بلند، خشن، ترسناک، خصمانه، زننده یا نیش دار می شود. وقتی ارتباط سالم برقرار می کنید، صدایتان را از نظر بلندی و آهنگ در حد نرمال نگه دارید. در نتیجه فرزندتان می تواند آنچه را که شما احساس می¬کنید، بدون سراسیمه شدن یا بهت زده شدن در اثر آن بشنود.
8- زبان بدن باز و پذیرنده داشته باشید. بدن شما می گوید که چقدر با آغوش باز مایل به برقراری ارتباط هستید. وقتی لب هایتان را می گزید، دندان هایتان را محکم به هم می فشارید، اخم می کنید، چپ چپ یا با حالت شک و تردید یا تنفر نگاه می کنید، بدن شما با صدای بلند و واضح میگوید که شما نمی خواهید ارتباط برقرار کنید. هم¬چنین زمانی که بازوهایتان را به هم گره می¬زنید، یا وقتی که به سمت عقب خم می شوید یا با انگشت اتهام اشاره می کنید، در واقع مانع برقراری ارتباط می شوید. اگر می خواهید بدنتان برای برقراری ارتباط حالتی پذیرا داشته باشد، تماس چشمی خوبی برقرار کنید و هنگام گوش دادن سرتان را به نشانۀ همدلی تکان دهید، اگر نشسته¬اید اندکی به جلو خم شوید و صورتتان را به حالت آزاد و آرام نگه دارید.
9- از پیام کامل استفاده کنید. پیام¬های کامل شامل مشاهدات، افکار، احساسات و نیازها یا خواسته ها هستند. مشاهدات، اظهارات عینی درباره یک موقعیت هستند که خنثی، بدون قضاوت و استنباط هستند.
افکار بیانگر حقیت مطلق نیستند، بلکه فرضیۀ شخصی و درک شما از یک موقعیت هستند. عبارت «تو بیشتر وقتت رو صرف بازی می کنی» روش مناسبی برای بیان افکار در یک پیام کامل نیست. چون این عبارت، عقیدۀ شما را به یک حقیقت مطلق تبدیل کرده است. «من احساس می¬کنم لازم است وقت بیشتری رو برای درس هات بگذاری». در این جا گوینده مسئولیت عقیده خود را به عهده می گیرد و سعی نمی کند مسئولیت را به گردن دیگری بیاندازد.
بخش احساسات پیام کامل اغلب مهم ترین عنصر پیام است، به ویژه در یک رابطۀ صمیمی. در روابط صمیمی احساسات نباید سرزنش آمیز باشند، آنها توصیف های ساده ای از حالت هیجانی شما هستند.
بخش چهارم یک پیام کامل خواسته¬ها و نیازهای شما هستند. تا زمانی که شما نگویید هیچ کس نمی تواند بفهمد که شما چه چیزی می خواهید، بنابراین بیان صریح خواسته هایتان خیلی مهم است. حتی نزدیکترین افراد به شما نیز صرف نظر از اینکه چقدر شما را دوست دارند، نمی توانند ذهن شما را بخوانند.
ارتباطات مهم شما با فرزندتان همیشه باید به صورت پیام های کاملی باشد که به روشنی مشاهدات، دیدگاه ها، احساسات و خواسته های شما را متمایز میسازد. حذف یکی از این عناصر اصلی، منجر به پیام ناقص می شود. وقتی از لحاظ هیجانی خیلی چیزها مبهم است و شما نیاز به درک شدن دارید، ارسال پیام ناقص خطرناک است.
10- از پیام روشن استفاده کنید. پیامهای روشن، مشاهدات، عقاید، احساسات و خواسته ها را از هم تفکیک می کنند. پیامهای آلوده برای ایجاد آسیب و اغتشاش یا این اجزا را در هم می آمیزند و یا آنها را به غلط نامگذاری می کنند. پدری که سر میز شام به کنایه به دخترش میگوید: « مثل همیشه فقط ساکت هستی» ممکن است که وانمود کند که اظهارنظر او یک مشاهدۀ ساده است. اما مشاهده با افکار داورانه، احساسات و خواسته ها آلوده شده است. یک اظهارنظر مناسبتر شامل هر چهار مولفه اصلی پیام کامل خواهد بود: «می بینم که امشب خیلی ساکت هستی (مشاهده). این سکوت تو باعث می شود که فکر کنم به حرفای ما علاقه نداری (فکر)، و در نتیجه احساس ناراحتی و کمی خشم میکنم (احساس). من واقعاً دوست دارم بیشتر با ما حرف بزنی (خواسته)».
پیام های آلوده موجب احساس بیگانگی و دوری با نوجوان می شوند. یکی از روش های متداولی که برای آلوده کردن پیام هایتان استفاده می¬کنید، پنهان کردن آن در قالب یک سوال، به ویژه سوال «چرا» است. سوال «چرا این¬طور نگاه می¬کنی؟» ممکن است به عنوان درخواست ساده¬ای برای دریافت اطلاعات عنوان شود. اما می¬توان آن را به صورت دقیق¬تر به¬عنوان یک فکر داورانه («تو نباید این طور نگاه کنی») یا به¬عنوان یک احساس «من دوست ندارم به من این طور نگاه کنی» توصیف کرد. سوال «چرا هیچ¬وقت لباس¬های خود را مرتب نمی¬کنی؟» واضح است که یک درخواست ساده برای کسب اطلاعات نیست. می¬توان آن را به طور¬مناسب¬تر، با استفاده از عناصر چهارگانه پیام کامل بیان کرد: «وقتی لباس¬هایت را در می¬آوری، معمولاً آنها را روی زمین می¬اندازی (مشاهده). این کار باعث می¬شود که من فکر کنم تو می¬خواهی من آن را از روی زمین بردارم (فکر). در نتیجه احساس می¬کنم که تو قدر زحمات مرا نمی¬دانی (احساس). من می-خواهم در مورد انتظاراتمان در بارۀ مرتب بودن اتاقت با هم صحبت کنیم (خواسته)».
نویسنده : دکتر نسیم موسوی
با نگاهی به مجموعه کتاب های مهارت های زندگی انتشارات دانژه
تهیه شده در دپارتمان مطالعه و تحقیق کانون روانشناسی نوجوان آترینا
با مرکز روانشناسی آترینا در تماس باشید و با شرکت در کارگاه های ویژه نوجوانان (آموزش مهارتهای زندگی بر اساس متد 4H) و کارگاه های ویژه والدین نوجوان (فرزندپروری نوجوان و ..) ، از دیدن تغییرات مثبت لذت ببرید.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09196510590 و 02122684075 در تماس باشید.