اصولاً پرخاشگری رفتاری است که از ناکامیهای انسان زاده میشود علت این ناکامی ممکن است به دلایلی مانند ضربهها و شکستهای کاری شکستهای عاطفی مسائل خانوادگی اجتماعی باشد و زمانی که فرد به هر دلیلی دچار چنین ضربه و شکستی شد به علت پایین بودن آستانه تحملش اقدام به پرخاشگریهای همچون زدن، شکست اجسام توهین و تهدید میکند.
راه چاره چیست؟
در شیوه رفتارهای انسان سه مدل الگوی رفتاری وجود دارد.
1الگوی رفتاری کودک
یعنی فردی که به این شیوه عمل میکند رفتار کودکانه دارد با هر سخنی میرنجد قهر میکند و اصلا صبور نیست.
2الگو رفتاری والد
در این شیوه رفتاری فرد حس والدی دارد یعنی همچون والدین اهل نصیحت سرزنش ایرادگیری یاددهی و... است چنین افرادی برای فرد مقابل خود بسیار خسته کننده هستند و باعث رنجش آنها میشوند.
3 الگو رفتاری بالغ
در این مدل رفتاری هر دو تو طرف عاقل و بالغ هستند آنها همواره نسبت به هم حس همدلی احترام و درک دارند همیشه محیط زندگیشان همراه با آرامش است و هر دو احساس شایستگی و کیفیت و ارزشمندی میکنند مورد سوم یعنی همان الگوی رفتاریهای بالغ بهترین رفتاری است که زوجها با یادگیری و عمل به آن میتوانند زندگی خود را سراشیبی فحش و بیاحترام نجات دهند یعنی همواره با درکی متقابل به نظرات یکدیگر احترام بگذارند.
خط قرمز ها فاصله می آورند.
به عنوان اولین سوال و شاید مهمترین نوجوانان ما چرا نیاز به ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان خیلی سریع اتفاق میافتد؟
بخشی از این اتفاق زود هنگام محرکهای محیطی مانند وسایل ارتباط جمعی و شبکههای اجتماعی برمیگردد خیلی از وسایلی که فرزندان ما در سنین نوجوانی تجربه میکنند نظیر اینترنت و ماهواره کنترل نشده تاثیر زیادی بر افکار تازه بالغ بچهها میگذرند بخش دیگر مربوط به محیط خانواده و گروه همسالانی است که این اطلاعات بینشان رد و بدل میشود اگر نوجوان در کانون خانواده این اطلاعات را به صورت صحیح و کنترل شده دریافت نکند از گروه همسالانی میشود که شاید مسائل و مشکلات بیشتری را برای او ایجاد کنند با توجه به اینکه امنیت در داخل خانواده بیشتر است بنابراین داشتن روابط صمیمانه در خانواده توصیه میشود تا نوجوان در خانه و خانواده احساس امنیت کند و بدون نگرانی از سرزنش مسائلش را مطرح کند
چه زمانی نوجوان مشکل خودش را در فضای خانواده مطرح میکند؟
نوجوان باید پدر مادر را دوست خود بداند بنابراین لازم است از فضای رسمی داخل خانواده خارج شده و فضای دوستانهتر ترتیب دهیم مثلاً کوهپیمایی، همراهی در ورزش مورد علاقه او رفتن به سینما و... در این فضاها وقتی نوجوان امنیت را حس کرده میتواند مساله اش را مطرح کند البته رفتار ماهرانهای مادر پدر هم مطرح است که جبههگیری نکند تا او فضا را کاملاً برای حل مسئلهاش باز ببیند نکته ظریف اینکه نصیحت و سرزنش توصیه نمیشود نوجوان بعد از گفتن مسئلهاش هیچ چیز جز درک شما را نمیخواهد و نقطه متضاد خانواده و گروه همسالان همین جاست گروه همسالان میشنود و تایید میکند و این باعث جذابیت این گروه میشود اما متاسفانه پدر و مادر میشنوند و سرزنش میکنند که سکوت و ایجاد فاصله را حاصل آن میشود.
زمانی که روحیه سرزنشگر حاکم باشد بچهها سکوت میکنند باید فضایی ایجاد کرد که نوجوان مسائلش را بگوید بعد از اینکه از امن بودن فضا خیالش جمع شود پذیرای راهنماییها و نصیحتهای پدر و مادر خواهد شد.
تفکرات و مسایل اولیه که یک نوجولن را درگیر میکند چیست؟
معمولا نخستین تغییری که در نوجوانان اتفاق میافتد فیزیولوژیکی است تغییرات هورمونی و جسمانی که فشار روانی دارد و مستلزم صرف انرژی است این تغییرها معمولاً نوجوان را کم تحمل و عصبی میکند فلج بازی خودمحوری اعتراض کردن و زیر سوال بردن شرایط حساس و زودرنج شدن کمالگرایی و فکر به آینده نامعلوم گریبانگیرش خواهد شد.
بلوغ زودرس و دیررس به چه دلایلی اتفاق می افتد؟
بلوغ زودرس اغلب به دلیل محرکهای محیطی است که معمولاً در پسرها باعث افزایش اعتماد به نفس و دخترها باعث احساس شرم و منزوی شدن میشود همچنین گاهی باعث افسردگی در سنین پایین میشود که اغلب در دختران بیشتر است.
دلیل افسردگی در سنین پایین چیست؟
بیشتر به نحوه برخورد خانواده با بلوغ نوجوانان برمیگردد در این دوره این افراد نیاز به تایید شدن دارند و زمانی که از طرف خانواده تایید نشوند به محیط بیرون از خانواده و دوستان پناه میبرند که میتواند آسیب رسان باشد در این دوره نوجوان به علت هویتیابی دنبال تایید شدن از سوی خانواده است و نمیتواند دید مثبتی در درون به خودش داشته باشد مگر با تقویت نقاط مثبتش از جانب خانواده
در سنین نوجوانی برخورد اطرافیان و والدین با فرد چگونه باید باشد؟
در این سن بچه ها دنبال درک شدن توجه و هم صحبت با کسانی هستند که نمیخواهند به زور نصیحت نظرشان را القا کنند همه این موارد باید در خانواده اتفاق بیفتد در اینجا مثلاً مادر میتواند قرار ملاقاتی برای دخترش با دوستانش ترتیب بدهد و خودش هم همراهیشان کند.
در سنین نوجوانی بچهها به دنبال تجربه هر چیزی چه خوب و چه بد هستند مثلاً گرایش به مواد مخدر و ارتباط با جنس مخالف چگونه باید به آنها گفت چه چیزی را قبول نکنند به اصطلاح نه بگویند؟
برای اینکه یه مهارت نه گفتن از موضوعات ضروری است که لازم است توجه جدی و ویژهای به آن شود به خصوص که نوجوان دنبال تایید و تعلق به گروه هستند و نمیخواهند از جمع گروه مورد علاقهشان طرد شوند بنابراین باید آنها را از آسیب ترس از نه گفتن آگاه کرد و مهارت آنها را تقویت کرد.
برای ارتباط با روانشناسان مرکز تخصصی روانشناسی آترینا با شماره های 09196510590 - 02122684075 در تماس باشید.
تهیه شده در دپارتمان مطالعه و تحقیق کانون روانشناسی آترینا
نویسنده : دکتر افشین بهادری